طلاق از طرف زن
در این مقاله مواردی که زن میتواند با استناد به آنها از دادگاه تقاضای طلاق کند، شرح داده شد. این موارد عبارتند از:
- امتناع شوهر از پرداخت نفقه.
- وکالت زن در طلاق.
- غیبت طولانی شوهر به مدت چهار سال.
- و در آخر عسر و حرج زن، یعنی مواردی که زن را برای ادامه زندگی با همسرش با مشقت و سختیهای فراوانی روبرو میکند.
هر کدام از این موارد باعث طلاق از طرف زن را سبب می شود که در ادامه توضیح خواهیم داد.
موارد طلاق از طرف زن
بحث طلاق از طرف زن در حقوق ما بسیار بحث برانگیز و چالشی است. اما در این مقاله قصد داریم تا این مبحث را به صورت دقیق توضیح دهیم. همانطور که میدانیم حق طلاق بر اساس ماده 1133 قانون مدنی با مرد است. مرد میتواند هر زمان که میخواهد با رعایت شرایطی که در قانون آمده از دادگاه تقاضای طلاق کند.
برای اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله طلاق از طرف مرد را مطالعه کنید.
پس از تقاضا، باید از دادگاه گواهی عدم امکان سازش بگیرد و بعد از پرداخت مهر و نفقه و جهیزیه زن، صیغه طلاق جاری میشود و در دفتر اسناد رسمی ثبت میگردد و در نهایت، زندگی مشترکشان تمام میشود.
اما برای زن در قانون مدنی ما موارد محدودی وجود دارد که از طریق آنها بتواند تقاضای طلاق از طرف زن کند و به نتیجه مطلوب برسد و در کل زن فرایند بسیار دشواری برای جدایی از همسرش پیش رو دارد. مواردی که به کمک آنها زن میتواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید عبارتند از:
الف) امتناع شوهر از پرداخت نفقه:
در این مورد زن به صورت مستقیم نمیتواند از دادگاه تقاضای طلاق از طرف زن کند. بلکه باید اول برای مطالبه نفقه دادخواست بدهد.
در این صورت دادگاه شوهر را مجبور به پرداخت نفقه میکند و اگر که شوهر باز هم اعتنایی به حکم دادگاه نکند و یا واقعاً استطاعت مالی نداشته باشد و نتواند نفقه را پرداخت نماید، در این صورت زن میتواند از دادگاه تقاضای طلاق کند.
دادگاه نیز بر اساس ماده 1129 قانون مدنی شوهر را مجبور به طلاق میکند. پس تقاضای طلاق از طرف زن مبنی بر استنکاف شوهر از پرداخت نفقه باید حتماً مستند به حکمی باشد که دادگاه مبنی بر اجبار شوهر به پرداخت نفقه صادر کرده و به هر دلیلی این حکم اجرا نشده است.
ب) وکالت زن در طلاق:
وقتی میگوییم زن حق طلاق دارد منظورمان دقیقاً چیست؟
همانطور که گفتیم طلاق برای مردان در کشور ما نسبت به زنان بسیار راحتتر است. آنچه که تحت عنوان حق طلاق برای زنان مطرح میشود، در حقیقت تفویض وکالت برای اعمال طلاق از طرف زن است.
یعنی مرد میتواند اجرای حقی که برای خودش است را به همسر خود وکالت دهد تا او هر موقع که خواست این حق را به اجرا بگذارد، از این اقدام به اشتباه به عنوان حق طلاق برای زن یاد میشود.
به این نکته در ماده 1119 قانون مدنی به طور کلی اشاره شده است. به این صورت که هر کدام از طرفین چه زن و چه شوهر این حق را دارند که در ضمن عقد ازدواج شرط مخالفی را که با هدف اصلی و مقتضای ذات عقد مخالف نباشد را بگنجانند.
مثل آن که زن وکیل و وکیل در توکیل باشد ( از آنجا که خود زن معمولاً نمیتواند تشریفات مرتبط با طلاق را انجام دهد، لذا به صاحب دفتر وکالت میدهد تا او از جانب وی این تشریفات را انجام دهد، وکیل در توکیل به همین معنا میباشد) و از جانب مرد وکالت جهت اعمال حق طلاق را داشته باشد و بتواند از این طریق تقاضای طلاق کند و خودش را مطلقه کند.
در واقع یکی از مهمترین شروط از بین همه شرطها هنگام عقد ازدواج شرط وکالت طلاق از طرف زن است، چون به صورت کلی زنان در موارد بسیار محدود و کمی میتوانند تقاضای طلاق خود را از دادگاه بکنند، برای همین این شرط در واقع یک راهکاری است برای اینکه تساوی و عدالت بین زن و مرد به شکل بهتری رعایت شود.
یک فایده اساسی که در این حالت وجود دارد آن است: که در وکالت به حالت معمول خودش، چون که یک عقد جایز محسوب میشود، موکل میتواند هر زمان که دلش میخواهد وکیل را از سمت وکالت عزل کند.
اما وکالت ضمن عقد ازدواج این حسن را دارد که چون عقد اصلی لازم است و طرفین نمیتوانند هر زمان که بخواهند آن را به هم بزنند، پس شوهر هم نمیتواند سمت وکالت در اجرای حق طلاق را از زن بگیرد و او را از این حق محروم کند.
ج) غیبت طولانی شوهر:
بر اساس ماده 1029 قانون مدنی، اگر که شوهر به مدت چهار سال غایب باشد، زن او میتواند به دلیل این غیبت طولانی از دادگاه تقاضای طلاق کند.
برای اینکه حکم طلاق از طرف صادر شود، زن باید دادخواستی به دادگاه آخرین اقامتگاه شوهر خود بدهد و دادگاه باید مسئله را در یکی از روزنامههای کثیرالانتشار تهران در سه مرتبه متوالی هر کدام به فاصله یک ماه منتشر کند و همچنین از افرادی که ممکن است به هر دلیلی از فرد غایب خبر داشته باشند، دعوت کند تا اگر که خبری دارند به اطلاع دادگاه برسانند.
وقتی که یک سال از انتشار اولین آگهی در روزنامه بگذرد و هیچ خبری از فرد غایب نشود، حکم موت فرض داده میشود و درنتیجه زن میتواند طلاق بگیرد.
د) عسر و حرج:
معنی عسر و حرج آن است که وضعیتی در زندگی به وجود آید که ادامه آن برای زن غیر قابل تحمل باشد و دیگر نتواند ماندن در کنار شوهر خود را تحمل کند. عسر و حرج دارای موارد بسیاری است، مانند آن که:
- شوهر بیماری صعبالعلاج و یا بیماری واگیرداری بگیرد که باعث شود سلامتی زن به خطر بیفتند و یا ادامه زندگی با وی با اختلال روبرو شود؛
- شوهر به پنج سال حبس یا بیشتر محکوم شود و در نتیجه نتواند آنطور که باید در کنار زن خود حضور داشته باشد؛
- شوهر زن خود را مورد ضرب و شتم قرار دهد و از وی سوءاستفاده کند و یا سوءرفتار با او داشته باشد؛
- اعتیاد به مواد مخدر و یا الکل داشته باشد و این اعتیاد باعث شود که زندگی مشترک آنها مختل شود و از طرفی الزام او برای ترک مواد مخدر و الکل نیز امکان پذیر نباشد و یا فایدهای نداشته باشد، از این جهت که دوباره بعد از ترک به سمت این مواد اعتیادآور برگردد؛
- اگر که شش ماه پشت سر هم و یا نه ماه متناوب در طول یک سال بدون هیچگونه عذر موجهی همسر خود را ترک کند؛
- اگر که شوهر از نزدیگی به زن خود پرهیز و به او بی توجهی کند؛
- شوهر سوءمعاشرت داشته باشد، به صورتی که دیگر ادامه زندگی مشترک با وی برای زن ممکن نباشد؛
- شوهر حقوق واجب زن را ایفا نکند و اجبار او به ادای این حقوق برای همسرش هم به هیچ وجه ممکن نباشد.
مواردی که بیان شد همگی از مصادیق عسر و حرج محسوب میشوند و اگر که موارد دیگری نیز باشد و دادگاه تشخیص دهد از موارد عسر و حرج است و ادامه زندگی را برای زن با مشکل روبرو میکند، صرفاً به موارد موجود در قانون بسنده نمیکند و در صورت احراز شرایط، حکم طلاق از طرف زن را صادر میکند.
زن که مدعی این مشقت پیش آمده و عدم امکان سازش با این مشقت و دشواری است باید آن را به دادگاه اثبات کند. در حقیقت علتی که زن به خاطر آن به دادگاه مراجعه و تقاضای طلاق کرده باید حتماً در همان زمان طرح دعوا و صدور حکم وجود داشته باشد و اگر که رفع شده باشد دیگر به عنوان مصداق عسر و حرج نمیتوان آن را مطرح کرد و تقاضای طلاق نمود.
چرا که در صورت رفع مورد و یا اصلاح رفتار شوهر دیگر دوام زوجیت موجب سختی و مشقت زن در زندگی نیست پس دادگاه نیز مبادرت به صدور چنین حکمی را نخواهد کرد. بعد از آن که زن عسر و حرجی را که زندگی وی را مختل کرده و همچنان نیز وجود دارد را در دادگاه اثبات کرد، دادگاه حکم به الزام زوج به طلاق را صادر میکند و به زندگی مشترک آنها خاتمه میدهد.
در این مقاله مواردی را که طلاق از طرف زن را شامل می شود، توضیح دادیم.
با توجه به این که در قانون مدنی کشور ما حق طلاق با مرد است و مرد تحت هر شرایطی و هر زمان که اراده کند میتواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید، دانستن همین موارد محدودی که با کمک آنها زن میتواند تقاضای طلاق کند و یا در موردی که زن با وکالت از جانب همسر خود میتواند این حق را به اجرا بگذارد، میتواند کمک زیادی به آن دسته از زنهایی بکند که به هر دلیلی ادامه زندگی مشترکشان دچار مشکل شده و تمایل دارند هرچه سریعتر آن را تمام کنند.
در این مسیر، تیم حقوقی و وکلای مجرب گروه وکلای داور قطعاً میتوانند نقش بسیار پر رنگی را در تسهیل فرایند طلاق از طرف زن برای این دسته از افراد ایفا کنند. برای ارتباط با وکلای مجرب داور میتوانید از طریق گروه وکلای داور اقدام کنید.
♦♦سوالات پرتکرار در رابطه با طلاق از طرف زن♦♦
طلاق از طرف زن معمولا چقدر طول میکشد؟
به طور دقیق نمیتوان به این سوال پاسخ داد و بستگی به شرایط دارد ولی به طور میانگین 8 ماه طول میکشد.
برای اقدام به طلاق از طرف زن از کجا باید شروع کرد؟
پیشنهاد گروه وکلای داور به شما این است که با توجه به پیچیدگی هایی که پرونده طلاق آن هم از طرف زن دارد آن را از طریق یک وکیل پیگیری کنید ولی اگر تصمیم شما بر این است که خودتان اقدام کنید از طریق دفتر خدمات قضایی باید شروع کنید.
اگر زوج در زندگی حضور نداشته و غیبت کند آیا میتوان با استناد به این دلیل از وی طلاق گرفت؟
غیبت شوهر در صورتی که بیش از چهار سال باشد دلیلی موجه برای طلاق از طرف زن خواهد بود. در مقاله به طور کامل به این موضوع پرداخته شده است.